جوک

.ترکه زن ژاپني ميگيره هر پنج دقيقه بهش ميگه خوب خوابت مياد برو بگيربخواب….!
....................................
2.ترکه ميره کلانتري ميگه جناب سروان طوطي من گم شده… افسره ميگه خوبحالا ما چکار کنيم برات؟ ترکه ميگه هيچي، فقط ميخواستم بگم هر فحشي که بهآخوندا ميده نظر شخصي خودشه
....................................
3.چرخه زندگي مرد ها… در بچگي، مامان ذليل… جووني، دوست دخترذليل…ميان سالي، زن ذليل….پيري، فرزند ذليل… بعد از مرگ، ذليلمرده
....................................
4.ترکه کارخانه عمامه سازي مي زنه بعد از يک هفته پلمپش مي کنند.بهش ميگن:تو کارت خوب بود جيکار کردي پلمپش کردند؟مي رن تحقيق مي کنند مي بينندروي عمامه ها آرم نايک مي زده
....................................
5.ترکه تو کليسانشسته بوده، يهو مي‌بينه يه دختر خيلي ميزون مياد تو. ميدوه ميره پشتِ يهمجسمه قايم ميشه. دختره مياد ميشينه جلوي محراب و ميگه: اي خدا! تو به منهمه چي دادي، پول دادي، قيافه دادي، خانواده خوب دادي...فقط ازت يه چيزديگه ميخوام..اونم يه شوهر خوبه ...يا حضرت مسيح‌! خودت کمکم کن! ترکه ازپشت مجسمه مياد بيرون ميگه: عيسي هل نده!‌ خودم ميرم
....................................
6.ترکه ميره توخواربار فروشي ميگه: نيم کيلو پنير بدين، يارو بهش ميگه: ببخشيد، شماترکين‌؟ ميگه: از کجا فهميدين؟ ميگه: از لهجتون. ترکه با خودش ميگه: منبايد اين لهجمو درست کنم. پا ميشه ميره خارج بعد از ده سال برميگرده، ميرههمون جا ميگه: آقا نيم کيلو پنير بدين. يارو باز ميگه: آقا شما ترکين؟ميگه: اِاِا... از کجا فهميدي؟ مگه من هنوز لهجه دارم. يارو ميگه: نه، وليآخه اينجا پنج ساله که بانک شده
....................................
7.ديوانه اولي: من وقتي رو کله ام واميستم خون توي سرم جمع ميشه، ولي وقتيروي پاهام واميستم، خون تو پاهم جمع نمي شه، مي دوني چرا اينجوريه؟ديوانه دومي: خوب معلومه، چون پاهات مثل کله ات تو خالي نيستند!
...................................
8.غضنفر تو کيوسک تلفن بوده، بيرون که مياد ازش مي‌پرسند سالمه؟ ميگه: سالمه فقط آفتابه نداره !