تست تمرکز

لینک زیر حاوی یک بازی کوچولو برای تست تمرکز است که باید ماوس را روي مربع قرمز نگه داشته و آن را حركت دهيد. باید سعي كنيد مربع قرمز رنگ با ديواره و مربع/مستطيل هاي آبي رنگ برخورد نكند. اگر بتوانيد بيشتر از 18 ثانيه از برخورد جلوگيري كنيد، شما يك نابغه هستيد! گفته شده خلبانان نيروي هوايي آمريكا تا 2 دقيقه مي توانند به بازي ادامه بدهند!http://www.maths.tcd.ie/~viniegra/2E1/dodge.htm

تست هوش

تست 1 -
فرض کنيد راننده يک اتوبوس برقي هستيد. در ايستگاه اول 6 نفر وارد اتوبوس مي شوند، در ايستگاه دوم 3 نفر بيرون مي روند و پنج نفر وارد مي شوند. راننده چند سال دارد؟

تست 2 - پنج کلاغ روي درختي نشسته اند، 3 تا از آنها در شرف پرواز هستند. حال چه تعداد کلاغ روي درخت باقي مي ماند؟

تست 3 - چه تعداد از هر نوع حيوان به داخل کشتي موسي برده شد؟

تست 4 - شيب يک طرف پشت بام شيرواني شکلي شصت درجه است و طرف ديگر 30 درجه. خروسي روي اين پشت بام تخم گذاشته است. تخم به کدام سمت پرت مي شود؟

تست 5 - اين سوال حقوقي است. هواپيمايي از ايران به سمت ترکيه در حرکت است و در مرز اين دو سقوط مي کند، بازمانده ها را کجا دفن مي کنند؟

تست 6 - من دو سکه به شما مي دهم که مجموعش 30 تومان مي شود. اما يکي از آنها نبايد 25 توماني باشد. چطور ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
1 - راننده اتوبوس هم سن شما بايد باشد . چون جمله اول سوال مي گويد " تصور کنيد که راننده اتوبوس هستيد."
2 - همه کلاغ ها ، چون آنها فقط " در شرف پرواز " هستند و هنوز از روي درخت بلند نشده اند.( اگر جواب شما 2=3-5 بوده بدانيد دوباره محاسبات جلوي تفکرتان را گرفته است.)
3 - هيچ . آن نوح بود که حيوانات را به کشتي برد و نه موسي ( "چه تعداد " جلوي فکر کردن شما را گرفته است.)
4 - هيچ کدام . خروس ها که تخم نمي گذارند.اگر شما سعي کرديد جواب توسط محاسبات و مقايسه اعداد بدست آوريد ، شما دوباره به وسيله اعداد منحرف شديد.
5 - بازمانده ها را دفن نمي کنند . آنها جان سالم بدر برده اند . شما به وسيله کلمات حقوقي و دفن کردن منحرف شده ايد.
6 - يک 25 توماني و يک 5 توماني . به ياد بياوريد ( فقط يکي از آنها ) نبايد 25 توماني باشد و همين طور هم هست . يک سکه 5 توماني داريم.شما با عبارت " يکي از آنها نبايد … "
فريب خورديد یا زرنگی کردید

تست هوش


دو اتاق در مجاورت هم قرار دارند.

هر کدام یک در دارند ولی هیچکدام پنجره ندارند.

درهایشان که بسته باشد درون اتاقها کاملا تاریک است.

در یک اتاق سه چراغ برق به توانهای ۱۰۰، ۱۱۰ و ۱۲۰ وات و در اتاق دیگر سه کلید برق مثل هم وجود دارد.
ما نمیدانیم کدام کلید کدام چراغ را روشن میکند (مثلا نمیدانیم آیا کلید وسطی مربوط است به چراغ وسطی یا به چراغهای دیگر اما بطور قطع میدانیم که هر کدام از کلید ها یکی از چراغها را روشن میکند. همچنین ترتیب چراغها را هم نمیدانیم ).
شما معلوم کنید که هر کلید مربوط به کدام چراغ است؟
برای اینکار و در شروع، شما باید در اتاق کلیدها باشید و کار را از آنجا شروع کنید.
شما میتوانید هر چند مرتبه که بخواهید کلیدها را روشن و خاموش کنید.
اما شما تنها هستید و نمیتوانید از کسی کمک بگیرید
هیچگونه وسیله ای هم خواه برقی خواه غیر برقی بهمراه ندارید
مهمتر از همه اینکه شما حق ندارید بیش از یکبار وارد اتاق چراغها شوید و وقتیکه وارد شدید و بیرون آمدید، دیگر نمیتوانید مجددا وارد آن اتاق بشوید.

این معما را بیل گیتس در سال 2002 طراحی کرد تا از بین 100 مهندس یکی را برای شرکتش انتخاب کند.حال بفرمایید که هر کلید کدام چراغ را روشن می کند؟


اگر نتوانستید حل کنید به جواب آن در زیر مراجعه کنید. ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یکی از کلید ها را روشن کنید و یکی دو دقیقه بعد آنرا خاموش نمایید. حالا کلید دیگری را روشن کنید و به اتاق چراغها بروید. چراغی که روشن است مربوط است به کلید دوم. دو چراغ دیگر را لمس کنید،آنکه گرم است مربوط است به کلید اول و البته آنکه سرد است مربوط است به کلید سوم است. اگر شما نتوانستید این معما را حل کنید یقینا به این دلیل بوده است که به فیزیک معما که همانا حرارت تولید شده در چراغها است توجه نداشتید و فکر خود را متمرکز بر تناظر چراغها و کلیدها نمودید، راه حلی که هرگز شما را به جواب نخواهد رساند. توان چراغها هم هیچ ربطی به حل معما ندارد و فقط برای گمراه کردن شما در معما گنجانده شده است

هوش خود را بیازمایید

سوال اول:
شما در یک مسابقه سرعت شرکت کرده‌اید. از نفر دوم سبقت می‌گیرید. بگویید اکنون در چه جایگاهی قرار دارید؟

جواب :اگر پاسخ شما جایگاه اول بوده، به ‌طور حتم شما دارید اشتباه می‌کنید! اگر شما از نفر دوم سبقت بگیرید، جایگاه او را به دست خواهید آورد پس دوم می‌شوید!


سوال دوم:
اگر از نفر آخر سبقت بگیرید، جایگاه شما .... ؟

جواب :اگر پاسخ شما جایگاه یکی مانده به آخر بوده، دوباره دارید اشتباه می‌کنید! به من بگو ببینم: تو چطور میتونی از نفر آخر سبقت بگیری؟؟؟

تا اینجا که زیاد خوب نبودی! بودی؟


سوال سوم:
یه سوال خیلی ساده ریاضی!
توجه: این مسئله فقط باید در کله شما حل شود! از کاغذ و قلم و ماشین‌حساب استفاده نکنید.
1000 تا بگیر

و 40 تا بهش اضافه کن.
حالا 1000 تای دیگه بهش اضافه کن.
حالا 30 تا اضافه کن.
1000 تای دیگه اضافه کن.
حالا 20 تا اضافه کن.
حالا 1000 تای دیگه هم اضافه کن.
حالا 10 تا بهش اضافه کن.
مجموعش چقدر شد؟

جواب :مجموعش شد 5000 تا؟

جواب درست در حقیقت 4100 می‌باشد!
قبول نداری؟ با ماشین حساب دوباره حساب کن! امروز قطعاً روز تو نیست.
سعی کن سوال آخر را درست جواب بدی

سوال چهارم:
پدر مریم پنج تا دختر داره:

نانا،
نِ‌نِ
نی‌نی
نُ‌نُ
اسم دختر پنجم چیه؟
جواب نونو؟ نه ! البته نه. اسمش مریمه! سوال رو دوباره بخون.
خُب، حالا سوال جایزه‌دار:
یه آقای کر و لالی میخواد مسواک بخره. با در آوردن ادای مسواک زدن، می‌تونه خواسته‌اش را به دکاندار حالی کنه و موفق به خرید مسواک بشه. سوال: حالا اگه یه مرد کوری بخواد عینک آفتابی بخره، چطوری باید منظورش رو به فروشنده حالی کنه؟

جواب :اون فقط باید دهنشو باز کنه و اینو از فروشنده بخواد. به همین سادگی!

وضعتت چطور بود؟

تست خرابی ذهن


برای اینکه بفهمی چقدر ذهنت سالمه، به تصویر زیر نگاه کن و بگو چی می بینی؟
دو نفر رو در حال عشق بازی؟
...





لابد 2 نفر رو در حال عشـقـبازی دیدی؟!!! متفکر
جالبه بدونی که تحقیقات نشون داده که بچه ها به هیچ عنوان اون 2 نفر رو که تو دیدی پیدا نمی کنن چون اونا هیچ تجربه مشابهی رو نداشتن.

بچه ها در عکس بالا 9 دلفین کوچیک و بزرگ رو دیدن.
پس اینجا بهت ثابت شد که خیلی هم ذهن سالمی نداری زباناما اگر در 6 ثانیه نتونستی دلفین هارو تشخیص بدی خیلی ذهنت منحرفه نیشخند...

تست خود شناسی


اگر مایلید اطلاعات بیشتری در مورد شخصیت خودتان و خصوصیاتی که باعث می‌شوند دیگران، شما را بیشتر دوست داشته باشند، پیدا کنید، به تست زیر با کمال صداقت پاسخ دهید.
۱- فرض کنید شما مشخصه‌ی صورت کسی می‌باشید، کدام قسمت از صورت او هستید؟
چین وچروک
لکه
خال زیبایی
کک‌ومک
لبخند
۲- دوست دارید چه نوع پرنده‌ای باشید؟
شباهنگ
جغد
عقاب
فلامینگو
پنگوئن
۳- کدام‌یک از آلات موسیقی را دوست دارید؟
پیانو
ویلون
سازدهنی
گیتار
دف
۴- کدام‌یک از برنامه‌های تلویزیونی برای شما جالب‌تراست؟
اخبار و برنامه‌های مستند
فیلم‌های درام و زندگی‌نامه
هیجانی و پلیسی
عشقی و ماجرایی
کمدی و کارتون
۵- کدام‌یک از بازی‌های شهربازی را بیشتر دوست دارید؟
هیچ‌کدام
قطار یا قایق
نمایش و اجرای کمدی
چرخ‌وفلک و وسایلی که سریع می‌چرخند
ترن‌های هوایی سریع‌السیر
۶- آیا شما به اشتباهات خوتان می‌خندید؟
هرگز
به‌ندرت
برخی مواقع
به‌طور معمول
همیشه
۷- اگر دوست شما سربه‌سرتان گذاشت، چه عکس‌العملی نشان می‌دهید؟
عصبانی می‌شوید
ناراحت می‌شوید
برای‌تان جالب است
تلافی می‌کنید
چندین برابر تلافی می‌کنید
۸- اولین چیزی که صبح موقع بیدارشدن به فکرتان خطور می‌کند، چیست؟
کار و یا تحصیل
مشکلات زندگی
صبحانه
روزی که در پیش دارید
کاری که تا شب انجام خواهید داد
۹- در زندگی‌تان چه شعاری دارید؟
وقت طلاست
سحرخیز باش تا کامروا باشی
آن‌چه برای خود می‌پسندی، برای دیگران هم بپسند
زندگی‌کن و به دیگران هم اجازه‌ی زندگی‌کردن بده
بی‌خیال باش ” هرچه بادا باد “
۱۰- آیا به همه‌ی حیوانات علاقه‌مندید؟
هرگز
تعداد کمی از حیوانات
برخی از حیوانات
بیشتر حیوانات
تمام حیوانات
۱۱- شما لبخند می‌زنید؟
هرگز
به‌ ندرت
گاهی‌ وقت‌ها
اغلب
آن‌قدر زیاد که برخی فکر می‌کنند دیوانه هستم
۱۲- نظر دیگران راجع‌به شما اغلب کدام مورد است؟
بی‌رحم
سرد و بی‌احساس
زیبا
دوست‌داشتنی
خوش‌گذران
۱۳- شما احساس عشق و قدردانی خود را نشان می‌دهید؟
هرگز
به‌ ندرت
گاهی
اغلب
حداکثر تا جایی که امکان دارد
۱۴- شما اعتقاد دارید که برای شاداب‌بودن، باید ساعت‌هایی از روز را فقط صرف خودتان کنید؟
هرگز
به احتمال زیاد نه
گاهی
بله
البته، تا جایی که امکان دارد
۱۵- آیا زندگی شما با برنامه‌ریزی پیش می‌رود؟
حتی در تعطیلات هم برنامه‌ریزی می‌کنم
همیشه برنامه‌ریزی می‌کنم
بستگی به روز هفته دارد
در‌صورت امکان اجازه می‌دهم که خودش پیش‌آید
همیشه بدون برنامه‌ریزی روزها را طی‌می‌کنم





نتیجه‌گیری آزمون:حال امتیازات خود را جمع کنید.
گزینه‌ی (1) ۱

امتیارگزینه‌ی (2) ۲

امتیازگزینه‌ی (3) ۳

امتیازگزینه‌ی (4) ۴

امتیازگزینه‌ی (5) ۵


امتیازاگر امتیاز شما بین ۱ تا ۲۰ باشد:


بدین‌معنی است که شما «سوسن سفید» هستید. مردم شما را به ‌خاطر پشت‌کارتان، از جان‌ودل مایه گذاشتن‌تان و موفقیت‌های‌تان، تقدیرمی‌کنند. اهداف مشخصی دارید و فکرتان بر کارتان متمرکز است. احساس‌تان را به‌سختی ابراز می‌کنید. یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های شما این است که چگونه در برابر افراد مختلف ظاهرشوید. اندیشه‌های‌تان کمی متمایل به بدبینی است. اعتماد‌به‌نفس دارید ولی در باطن، گاهی به خود اعتماد ندارید. قادر هستید که هدفی تعیین کنید و به آن برسید. گاهی‌وقت‌ها دنیا را با دیدی باریک‌ بین می‌نگرید. احساس می‌کنید که وقت کمی برای رسیدن به آرزوهای‌تان دارید.مواظب باشید جدی بودن‌تان، شما را از دنیای اطراف دورنکند.
خونسرد باشید و از زندگی‌تان لذت ببرید.
کارهایی انجام دهید که از آن‌ها لذت می‌برید.
با انجام این دستورات، قوه‌ی خلاقیت‌تان شکوفا می‌شود.
سعی‌کنید بیشتر بخندید و با دیگران در تماس باشید.

اگر امتیاز شما بین ۲۱ تا ۵۴ باشد:


بدین‌معنی است که شما یک گل «رز» هستید. کمی تیغ دارید اما زیبایی‌های بسیاری دارید. حس شوخ‌طبعی دارید ‌از شنیدن لطیفه لذت‌می‌برید. مردم دوست دارند دوروبر شما باشند. خونگرم هستید. دوستان صمیمی بسیاری دارید. زندگی را با دید واقع‌بینانه می‌نگرید. آگاه هستید که زندگی از خوبی‌ها و بدی‌ها تشکیل شده است. قادرید شانس خودتان را با توجه به سرمایه‌هایی که دارید، امتحان کنید. سخت‌کوش هستید و به اهداف‌تان پای‌بندید. دوست دارید خودتان باشید و این مسأله به شما اعتمادبه‌نفس می‌دهد. مشکل‌ترین مسأله در زندگی‌تان یکنواخت بودن مسائل است. یکنواختی در هر مسأله‌ای شما را آزار می‌دهد و باعث کسل شدن روحیه‌‌تان می‌شود.به شما پیشنهاد می‌گردد که افق دیدتان را وسیع‌تر کنید.
مسائل جدیدی را تجربه و کشف کنید. آن‌گاه متعجب خواهید شد که چه نتایج زیبایی به‌دست آورده‌اید
و مهم‌تر از همه این‌که فراموش نکنید که در همه‌چیز دنبال زیبایی بگردید به‌خصوص در خودتان.


اگر امتیاز شما بین ۵۵ تا ۷۵ باشد:


بدین‌معنی است که شما یک گل «آفتابگردان» هستید در بستری از گل‌های رز. یک ویژگی بارز در شما وجود دارد که باعث گرمادهی به دیگران و جلوه‌گری شما می‌شود. در وقت لازم، جدی هستید اما دوستان‌تان شما را به‌عنوان یک شخص شوخ‌طبع می‌شناسند. از گفتن لطیفه لذت می‌برید. مایل‌اید که با افراد جدید و جالبی در زندگی‌تان آشنا شوید. با افرادی که هیچ‌وقت نمی‌خندند، راحت نیستید. دید مثبتی به زندگی دارید. در همه‌چیز به‌دنبال خوبی‌ها هستید. بیدی نیستید که با هر بادی بلرزید. گرم، دوست‌داشتنی و اجتماعی هستید و هرکدام از این صفات، می‌تواند دلیلی برای خوب‌بودن شما باشد. انرژی نامحدودی دارید ولی انگیزه‌تان کم است. برای شما مشکل است که فقط بر روی یک کار متمرکز شوید.
به شما پیشنهاد می‌گردد که اجازه دهید مردم روی جدی شما را هم ببینند همان‌طور که چهره‌ی شاد شما را می‌بینند در این‌صورت می‌خواهند که همیشه با شما باشند.
به احساسات دیگران احترام بگذارید.
از این‌شاخه به آن‌شاخه نپرید و کاری را که دوست دارید، انتخاب کنید و تا پایان، آن را انجام دهید

شباهت های تهران و آمریکا


1- عمر کشور امریکا 300 سال است ، تهران هم تقریبا همین جور
2- امریکایی ها دنیا را دو تکه می دانند ، امریکا + باقی دنیا ، تهرانی ها هم ایران را دو تکه می دانند ، تهران و باقی ایران
3- امریکا و مردمش کاملا با چیزی که در تلویزیون می بینید تفاوت دارند ، تهرانی ها هم همین جور
4- امریکایی ها حاضرند بمیرند ولی موجودی حساب (های) بانکی شان لو نرود ، تهرانی ها هم همین جور
5- امریکایی ها در حقیقت همه از بیرون امریکا آمده اند ولی با این وجود خودشان را از مردم بیرون امریکا بهتر و بالاتر می دانند ، تهرانی ها هم همین جور
6- هم امریکایی ها و هم تهرانی ها هر جا که پول باشد آنجا هستند ...
7- نه امریکایی ها نه تهرانی ها دوست ندارند برای لباس پول خرج کنند ولی بیشتر آنها این کار را می کنند ...
8- هم امریکایی ها و هم تهرانی ها لهجه خودشان رو زیبا تر از دیگران می دانند ...
9- هم امریکایی ها هم تهرانی ها اصولا آدم های آرام و ساکتی هستند ولی گاهی به خاطر حرف این و اون در رو در وایستی می افتند و ممکن است یکی دو تا آدم بکشند ...
10- نه امریکایی ها نه تهرانی ها هیچ کدام به سلامتی شان اهمیت نمی دهند ...
11- هم امریکایی ها و هم تهرانی ها روزی 18 ساعت کار می کنند ولی در همین حال بیشتر از دیگران تفریح می کنند و همین موجب شگفتی (و حسودی) دیگران می شه ...
12- اصولا معامله با امریکایی ها و تهرانی ها کار خوشایندی نیست ولی گریزی هم برای این کار نیست ...
13- امریکایی ها اگر در کاری موفق نشوند ، اهمیت آن کار را پایین می آورند تا زیاد 3 نشود ، تهرانی ها هم همین جور (نمونه برای روشن شدن : قبولی در کنکور ، ترافیک ، آلودگی هوا ، اول شدن در لیگ برتر ووو )
14- هم امریکایی ها هم تهرانی ها آهنگ گوش نمی کنند مگر با آحرین صدای ممکن ...
15- امریکایی ها آدم های مودب رو مسخره می کنند و بزن بهادر ها را حسابی دوست دارند ولی در همین حال بیشتر دانشمند های دنیا در امریکا زندگی می کنند ، تهرانی هم کم و بیش همین جور ...
16- تهران بین شهرهای ایران و امریکا بین کشورهای دنیا هر دو بالاترین میزان تولید آلودگی هوا را دارند ولی به روی خودشان نمی آورند ...
17- امریکایی ها و تهرانی ها هیچگاه چیزی نمی گویند مگر اینکه پول و پله ای در کار باشد ...
18- هم امریکایی ها هم تهرانی ها آرزو دارند دست کم برای یک بار در پمپ بنزین سیگار بکشند .
19- هم امریکایی ها هم تهرانی ها تنها به دو دلیل ممکن است کتاب بخوانند ، اجبار یا سنت شکنی ...
20- تهران و امریکا هر دو زیبا هستند ولی این زیبایی به چشم مردمشان نمی آید.

دائما به شوهرتان بگویید:



دائما به شوهرتان بگوييد : ولي خودمونيم ها ، تو بيريخت ترين خواستگارم بودي!
غذاي شور و سوخته جلوي شوهرتان بگذاريد و قبل از اينکه به غذا لب بزند بگوييد: اينقدر بدم مياد از مردايي که از غذاي زنشون ايراد مي گيرن!
هروقت شوهرتان براي شما دسته گل خريد ، بگوييد : اِ ، باغچه همسايه چه گلهاي قشنگي داره ! چرا کنديشون؟!
هر وقت شوهرتان براي شما حرفاي عشقولانه زد ، به طرز فجيعي از ته حلق بگوييد : هوووووووووووووووووق !
هر وقت مادر شوهرتان منزل شما دعوت بود ، به او محل نگذاريد و برويد توي اتاقتان روزنامه بخوانيد!
هر وقت ديديد شوهرتان مشغول تماشاي مسابقه فوتبال مي باشد ، به بهانه تماشاي عمو پورنگ ، سريع کانال را عوض نماييد
دائماً در حضور شوهرتان ، از عرضه و توانايي هاي مردان ديگر تعريف کنيد!
براي تولد شوهرتان ، مسواک وخمير دندان کادو بگيريد و بگوييد که عزيزم اميدوارم صد سال زنده باشي و ديگه هيچوقت دهنت بوي گند نده !
اگه شوهرتان با کلي قرض و قوله و وام گرفتن ، براي کادوي تولدتان يک عدد پژو 206 آلبالويي خريد ، با دلخوري بگوييد : اگه با خواستگار قبليم ازدواج مي کردم حتما برام يه ماکسيما مي خريد!
هر وقت ديديد که شوهرتان با خيال راحت خوابيده است ، براي ضد حال زدن به او بگوييد : عزيزم ميدوني اگه الان مهريم رو مطالبه کنم بايد بري گوشه زندان بخوابي؟!
هر 5 دقيقه يکبار به محل کار شوهرتان زنگ بزنيد و بگوييد : عزيزم فقط مي خواستم مطمئن بشم که تلفنت مشغول نيست و حواست جمع کارته!
هر سال در سالگرد ازدواجتان به همسرتان بگوييد : عزيزم ، انگار همين چند سال پيش بود که در يک لحظه خر شدم و بله رو گفتم!
از همسرتان معناي عشق را بپرسيد و بعد از اينکه 2 ساعت عشق را تفسير کرد و برايتان داستان هاي عشقي تعريف کرد ، به او بگوييد : ابله ! عشق يه چيزي مثل کشک و دوغه ، دروغه خُله ، دروغه!
هر وقت ، شوهرتان رازي را برايتان گفت و از شما خواست که پيش خودتان بماند و به کسي نگوييد ، سعي کنيد ، کسي از دوستان ، فاميل و همسايه ها نماند که اين راز به گوشش نرسد!
و هر وقت به دليل عمل به توصيه هاي بالا ، شوهرتان تصميم به طلاق دادن شما گرفت ، با توجه به قحطي شوهر در جامعه ، با چشماني پر از اشک به او بگوييد : منو ببخش عزيزم. و بعد از اينکه کاملا خر شد ، عمل به توصيه هاي بالا را از نو تکرار نماييد!!!

فرهنگ استفاده موبایل در ایران


موبايل هم چه قدر الكي شده.دست هر بچه ننه اي ميبيني.اون قديم ها هر كسي داشت براي خودش خري بود.طرف مي بست به كنار كمرش زير تسمه اش با اون قاب و گوشي گنده.كتش رو مي گذاشت پشت اون و يك طرفي به طرف جلو راه ميرفت و ملت هم با نيگاه و حسرت تمام اون رو تعقيب ميكردند و طرف چه قدر باد ميكرد و احساس خوشتيپي و گوز كلاس شديدي بهش دست مي داد.كم كم هر چي پيش رفت شرايط به دست آوردن اون آسون شد.ملت هم ديدند اي بدك نيست و ميشه استفاده هاي خوبي از اون كرد.


اين آدم ها يك وسيله كه درست مي كنند سريع مي گردند چه سو استفاده هايي ميتونند ازش بكنند.


يارو خشك شويي داره مي بيني ۲ خط شماره موبايلش رو داده خيلي گنده طوري كه نصف شيشه مغازه رو مي گيره با شبرنگ فسفري نوشتند.من كه مي دونم ۲۰ هزار تومان ،براي چي هزينه اين نوشته كرده.بابا جان يك كم به اون قيافه درب و داغون برس. اصلاً چهار خط داشته باش .كدوم دختر خولي پيدا ميشه كه به تو زنگ بزنه .رُقي دَماغ و عصمت چُــلاغ زرت و زرت بهش زنگ مي زنند.


پسر خوب اون قيافه غزبيدت چه جاذبه اي مي تونه داشته باشه.خودت ميگي كه قبل از ناهار هيچ وقت به دليل اينكه نمي خواي اشتهات كور بشه جلوي آينه نمي ري!پس دليل اين زنگ ها چيه؟؟فقط و فقط مي خوان تو رو تيغ بزنند.از صبح تا شب مثل سگ عرق بريز و كار كن.حالا آخر هفته برو بيرون با اين حاج خانوم ها ،خرج يك وعده غذاي اونا هم نميشه.تو رو چي به بچه مايه دار بازي.كاش كار وغلطي هم بتونه بكنه.خاك بر سر بي عرضه ات بكنند.یک لبخند و مرسي تمام.


وسط تعزيه همه مهمون ها سياه پوش نشستند.ناگهان صداي موبايل يك حاجي بلند ميشه.زنگش رو به دليل محرم بودن مداحي كرده.تماس تموم ميشه.كنار دستيش ميگه حاجي گوشيت رو چند گرفتي و مدل و كار آيي هاش چيه؟ حاج آقا ميگه نوكيا مدل جديده.كلي عكس ها و فيلم هاي قشنگ داره.با هم ميكشند كنار .شروع ميكنند به تماشا و تبادل اطلاعات.وااااااي چي عكس هايي .چي فيلم هايي .آخرين تصاوير زايمان يك خانوم.۴ مرد با يك يك ز........روح مرده هم ميبينه همه ملت نشستند دارند موبايل هاي همديگه رو نيگاه ميكنند. دریغ از دو خط فاتحه .خلاصه با كلي خواهش نيم ساعتي مرخصي از عزراييل ميگيره و مي ياد وسط مجلس فكش مي افته .چي فايده دستش كوتاهه.از رو نميره ،ميدونه بايد برگرده بره ته جهنم ،ولي تصاوير آن قدر جذاب هست كه ميگه ارزش داره. مرديكه گـُرُم؟ساخ ( فحش تركي) اين عكس هاي س؟ك؟سي چيه ، اون مداحي باز چيه ؟ حالم از اين آدم هاي دو رو به هم ميخوره .


اس ام اس بازي رو كه نگو.آخرين جك هاي +18 و حواله كردن چيز هاي تيز و كلفت به طرف مقابل.


واقعا موبايل و گوشي هاي جديد با اين همه امكانات براي اين منظورها درست شدند.چه قدر خوب بود ما ادم ها يك كم جنبه داشتيم و مثل گوسفند دنبال بقيه گله نمي رفتيم و هر كاري كه بقيه ميكنند رو انجام نمي داديم و در روز فقط ۵ دقيقه به دليل كار هايي كه در طول روز انجام ميديم فكر مي كرديم.

فرهنگ لغت ایرانی


ادب : يعني كمك به يك خانم زيبا در عبور از خيابان حتي اگر به كمك احتياج نداشته باشدازدواج : قمار زندگي است و در قمار معمولا برد با كسي است كه بيشتر تقلب كند

الكل : مايه گرانبهايي كه همه چيز را محفوظ نگاه مي دارد مگر اسرار را...
ادب : يعني كمك به يك خانم زيبا در عبور از خيابان حتي اگر به كمك احتياج نداشته باشد

ازدواج : قمار زندگي است و در قمار معمولا برد با كسي است كه بيشتر تقلب كندا

لكل : مايه گرانبهايي كه همه چيز را محفوظ نگاه مي دارد مگر اسرار رااوراقچي : تنها موجودي كه زنها را بهترين رانندگان دنيا ميدان

ايده آل : شوهري كه بتواند با زنش بهمان دقت و ملايمتي كه در مورد اتومبيل تازه اش دارد رفتار كند

زوج ايده آل : شوهر كر و زن لالبوسه : تصادفي كه فقط يك سيلي به آدم ضرر مي زند

بيست سالگي : دوراني كه پسر ها دنبال معشوقه مي گردند دختر ها دنبال شوهر

چشم : عضويكه چشم چرانها با آن ارتزاق مي كنند

خسيس : كسي كه وقتي خانه اش آتش مي گيرد براي اينكه پول تلفن ندهد تا اداره آتش نشاني بدود

خوش بين : مردي كه تصور كند وقتي زني پاي تلفن خداحافظي كند گوشي را خواهد گذاشت

دست : عضوي كه در سينما نزد صاحبش بند نمي شود

دوران تجرد : دوراني كه معمولا براي مردها بعد از ازدواج شروع مي شود

رفيق : كسي كه هميشه به شما مقروض است

سوءظن : سعي در دانستن چيزيكه بعدا" انسان آرزو مي كند اي كاش آنرا نمي دانستسين

ما : جايي كه پشت سر شما حرف مي زنند

عشق : دردسري كه براي فراموش كردن آن بايد عشق تازه تري پيدا كرد

سرخ پوست : مرد خوشبختي كه وقتي زنش اورا مي بوسد صورتش ماتيكي نمي شود

سنجاق قفلي : تنها قفلي كه بدون كليد باز مي شود

مرد مجرد : كسي كه هنوز عيوبي دارد كه خود نمي داند

معجزه : دختر خانمي كه زنگ آخر جيم شود و به سينما نرود

موش : خانم هايي كه نصفه شب به جيب شوهر هايشان شبيخون مي زنند

هالو : شوهري كه دستكش ظرفشويي را بجاي اندازه دست خودش اندازه دست زنش بخرد

فواید قطع برق


اين رفتن برق، از آن تهديدهايي است که ما اگر يک جو عقل در کله‌مان باشد مي‌توانيم آن را تبديل به فرصت کنيم.يعني 4 ساعت خاموشي در هر روز، ظاهرش چيز بدي است اما يک مقدار که بيشتر در موضوع غرق شويم (حالا مواظب باشيد زياد جلو نرويد، همين نزديکي‌ها شنا کنيد!) ملتفت مي‌شويم اتفاقا رفتن برق و خاموشي‌هاي گسترده چقدر مي‌تواند منشأ برکات فراوان باشد. يعني ما اگر معرفت داشته باشيم بايد بابت قطع برق، دست وزارت نيرو را هم ببوسيم و خدا را از خلقت همچين وزارتخانه‌هايي شاکر باشيم.

حالا از شانس بد شما برق اينجا رفت. فعلا تا دو ساعت ديگر که برق بيايد….

هرچه منتظر مانديم برق نيامد بنابراين فوايد قطع برق را فردا پيگيري مي‌کنيم.

.

.

.

فردا:

اجازه بدهيد تا برق نرفته، فوايد قطع برق را به سرعت برق (البته از نوع نرفتني‌اش) بگويم و رد شوم:


تقويت روحيات هنري:


زمان خاموشي مي‌توانيم با استفاده از چراغ گازي يا گردسوز و سايه‌اي که روي ديوار تشکيل مي‌شود، از حرکات دست و انگشتان براي درست کردن چهره حيوانات روي ديوار بهره‌برداري کرده، مفت و مجاني يک «انيميشن» درست کنيم.


سحرخيزي:


مي‌توانيم همراه با اصناف که از ساعت 5/8 به بعد بايد کاسبي را در سر چراغي، بي‌خيالي طي کنند ما هم به رختخواب رفته، زودتر بخوابيم، از آن طرف زودتر بلند شويم. اصلاً خوب است دولت بخشنامه کند که از اين به بعد خريد مانتو و کيف و کفش و ميوه و… بايد از ساعت 5 صبح تا 5/7 باشد و متخلفان طبق قانون مورد پيگرد قانوني قرار گيرند.


تذکر قيامت:


خاموشي گسترده باعث مي‌شود که ما ياد تاريکي شب اول قبر بيفتيم. از آن طرف، نه که با رفتن برق، کولرها هم از کار مي‌افتند ما مي‌توانيم ياد گرماي روز محشر بيفتيم. جان شما با اين وزارت نيرو جاي ما عمراً موتورخانه جهنم باشد.


نيامدن مهمان سر زده:


يکي ديگر از فوايد قطع برق اين است که چون هنگام رفتن برق، اف‌اف منزل کار نمي‌کند، لذا ما متوجه آمدن مهمان سرزده نمي‌شويم. با اين تورم 70 درصدي نه 20 درصدي يک مهمان که براي آدم بيايد،دست‌کم بايد 50 هزار تومان پياده شد که وزارت نيرو از اين جهت هم باعث خير شده است.


مديريت بحران:


قطع برق باعث اختلال کار بسياري از مراکز مهم کشور مي‌شود که خود همين باعث مي‌شود ما با مديريت بحران در مقام عمل آشنا شده و بدون نياز به مانورهايي که هرازچندگاه برگزار مي‌کنيم، روزي 2 بار مانور بدهيم تا مديريت بحران‌مان خوب شود….


نخواندن دروغ 13:


وقتي برق رفته باشد آدم نمي‌تواند روزنامه بخواند به طريق اولي دروغ 13 هم نمي‌تواند مطالعه کند. لذا بهترين راه باخبر شدن از اظهارات دکتر الهام، گوش سپردن به راديو است. البته بد هم نيست بالاخره ما فراموش نکنيم که به جز کامپيوتر و لب‌تاپ و ماهواره و تلويزيون و موبايل، وسيله‌اي به اسم راديو هم احياناً هست.…


باز هم برق رفت.ما را بگو که مي‌خواهيم از فوايد قطع برق بنويسيم و وزارت نيرو را تحويل بگيريم.حالا اگر خودشان نمي‌خواهند تقصير ما چيست؟

طالع بینی از روی کارت سوخت


اين طالع بيني با توجه به مقدار بنزين مصرفي يک فرد در دوره هاي ابتدايي ، وسطي و آخرين هر زمان هاي سهميه بندي افراد را تحليل مي کند


.گروه الف)


افراد اين گروه کساني هستند که سهميه ي بنزين خود را در يک سوم ابتدايي دوره سهميه بندي مصرف مي کنند . اين گونه افراد که بيشتر متولدين مرداد و دي و خرداد در اين گروه قرار ميگيرند ذهن شيک و با کلاسي دارند که باعث ميشود زندگي آنها نيز شيک و با کلاس شود.اين افراد بهترين گزينه براي زماني هستند که شما کارت سوخت خود را همراه نداريد ! به راحتي سهميه بنزين خود را در اختيار شما قرار ميدهند و حتي اگر دليل قانع کننده اي داشته باشيد خوش حال هم ميشوند .


صفات برجسته ي افراد گروه الف، اجتماعي ، خوش مشرب ، معتقد مي باشد .


روابط کاري افراد گروه الف :


دو فرد در گروه الف در تجارت با يکديگر به شدت مواجه با خطر هستند ، اين گونه تعاملات بيشتر با شکست مواجه ميشود ولي در صورت پيروزي مي تواند از شيرين ترين پيروزي ها باشد که سود هر دو طرف بيش از آنچه تصور ميشد خواهد بود.


روابط عشقي :


دو فرد از اين گروه مي توانند رابطه ي دوستي بسيار عالي داشته باشند و به عنوان دو دوست سال ها با هم در ارتباط باشند ، ولي در مسئله ي ازدواج در صورتي که درآمدي ثابت و ماهيانه نداشته باشند به زودي با مشکلات زيادي مواجه ميشند.


گروه ب)


افراد اين گروه کساني هستند که در يک سوم مياني دوره سهميه بندي بيشترين مقدار مصرف بنزين را دارند. اين افراد که بيشتر متولدين ارديبهشت و بهمن مي باشند اکثرا داراي هوش متوسط رو به بالا هستند که تمايل به داشتن شغل آزاد مانند مغازه داري ، نجاري و ... دارند.

در صورتي که از ايشان درخواست چند ليتر بنزين کنيد از شما دریغ نخواهد کرد ولي اگر اين کار را تکرار کنيد يک روز به طور کامل با شما قطع ارتباط خواهند کرد و جواب سلام شما را هم با لنگه کفش ميدهند.

لباسهاي مورد علاقه اين افراد معمولا لباسهاي ساده با رنگ هاي تيره – که کمتر جلب توجه ميکند – پليورهاي گرم ، و کاپشن هاي سبک بهاره مي باشد که هم در فصل پاييز و بهار آنها را با اين لباس ها ميبينيد و هم در زمستان .

افرادي خود دار ، مطين (متين) ، آرام ، مفيد که سعي ميکنند با بزرگي و ابهت خود مرکز توجه ديگران باشند.


روابط کاري گروه ب)


در تجارت اين دسته از افراد با هم کمتر پيش مي آيد که به نتيجه اي که براي آن نقشه کشيده بودند برسند شايد شرايطش پيش بيايد که نتيجه بهتر از پيش بيني ها باشد ولي اکثرا چنين نيست و نتايج بدست آمده راضي کننده نخواهند بود.روابط کاري اين افراد با افراد گروه الف به هيچ وجه توصيه نمي شود. چون شوق و اشتياق آنان هيچ وقت همسان نخواهد بود.


روابط عشقي :


دو فرد از اين گروه مي توانند سال ها با هم به خوبي زندگي کنند، البته به اين شرط که زندگي را شروع کنند! افراد اين گروه عمدتا دير ازدواج ميکنند ولي موفق خواهند بود.

مرد گروه ب با زن گروه الف ميتوانند زوج خوبي باشند البته اگر دير بچه دار شوند و يا اگر زود بچه دار شدند مرد براي بدست آوردن پول بيشتر براي اداره زندگي اضافه کاري کند! توضيح آنچه گفته شد بسيار طولاني است و در حد و نياز اين طالع بيني نيست. اگر يکي از دو شرطي که براي موفقيت اين زوج – در رابطه با بچه- گفته شد رعايت نشود، طرفين بايد تعقل و تفکر بيشتري را براي نگه داشتن زندگي خود به خرج دهند.

زن گروه ب با مرد گروه الف نيز مي توانند زندگي موفقي داشته باشند، يک زندگي ايده آل، آرام ، که مي تواند حسادت خيلي ها را بر انگيزد، ولي به آن خوبي که از بيرون ديده مي شود نيست.


گروه ج)


اين گروه افرادي هستند که بيشتر سهميه بنزين خود را در يک سوم پاياني دوره مصرف مي کنند.

اين افراد که بيشتر متولدين شهريور و مهر را مي توان در اين گروه جاي داد، به هيچ وجه فزول نيستند، و نبايد حرکت هاي متهورانه اي از اين گونه افراد انتظار داشت . اگر از ايشان در خواست کنيد که کارت سوختشان را در اختيار شما قرار دهند بي وقفه اين کار را انجام ميدهند ولي به هيچ وجه از کار خود و در خواست شما رضايت نخواهند داشت . شايد در آخر دوره سهميه بندي در صورت اضافه آمد سهميه بنزينشان اين کار شما را فراموش کنند ولي سعي کنيد حد خود را نگه داريد و اين کار را نکنيد.


روابط کاري گروه ج)


اگر شريکي از گروه ج داريد به راحتي به او اعتماد کنيد و منابع را در اختيار او قرار دهيد آنها را حدر نمی دهد.

ولي خودتان براي شرکت در مناقصه ها برويد .

اگر براي چنين فردي کار ميکنيد خواهيد ديد که براي خريد آهن آلات و اشياء قابل لمس بسيار راحت تر از نرم افزار و اشياء غير قابل لمس پول مي دهند پول دادن بابت چيزي که نمي بينند برايشان غير قابل تحمل است پس اگر قرار است براي چنين فردي نرم افزاري تهيه کنيد، تا پول فاز قبلي را نگرفتيد فاز بعدي را شروع نکنيد که از کيسه يتان خواهد رفت ...


روابط عشقي :


بيشتر با عقل عاشق ميشوند تا با دل، در سن بالا ازدواج مي کنند و بنيان خانواده ي خود را محکم پايه ريزي ميکنند. پدر خوبي نيست ولي فرزندان بسيار خوبي خواهد داشت، زيرا آنها را لوس نمي کند و همين باعث مي شود که او را دوست بدارند، اين قانون طبيعت است!

ازدواج دو فرد از اين گروه مي تواند آغاز يک سلسله ي فاميلي قوي باشد .


رابطه ي افراد گروه ج با گروه ب :


در مورد رابطه ي افراد گروه ج با افراد گروه ب چيز خاصي نمي توان گفت آغاز زندگي ايشان با تفاهم خواهد بود و با اندگي گذشت که خودشان هم متوجه آن نمي شوند زندگي معمولي را دنبال خواهد کرد . احتمال جدا شدن آنها کم است ولي وجود دارد ولي حتي پس از طلاق هم با هم دوست خواهند ماند .


رابطه ي افراد گروه ج با گروه الف :


اگر قرار بر ازدواج است، وجود دوران نامزدي براي چنين رابطه اي بسيار مهم است و به شدت توصيه ميشود که حد اقل چند ماه را به صورت نامزد در کنار هم باشند.

فرد گروه الف مي تواند به اين ارتباط گرمي دهد ولي با سردي فرد گروه ج بر خورد ميکند. اين ميتواند بسيار خطر ناک باشد و جدايي زودرس را وعده دهد! و واي بر روزي که فرد گروه ج متولد ماه شهريور و سال بز باشد. اگر فرد گروه ج متولد ماه مهر و سال مار باشد اندکي اين رابطه وضع بهتري پيدا ميکند ولي باز هم رابطه ي محکمي نخواهد بود.


گروه (د)


اين گروه افرادي هستند که آنقدر سهميه خود را مصرف نمي کنند تا آخر دوره همه آن ميسوزد. در مورد اين افراد فقط ميتوان گفت که بايد از ايشان دوري کرد. هيچ گاه مامور خريد را چنين فردي قرار ندهيد زيرا هميشه ناراضي خواهدي بود.

البته احتمال دارد نگذارند که سهميه سوختشان بسوزد و آن را بفروشند که اين نيز بسيار ناشايست است!


گروه (ه)


اين گروه را افرادي تشکيل ميدهند که به طور متناسب در کل طول دوره و بنا بر نياز خود سهميه سوخت خود را مصرف ميکنند و از استرس هاي بيجا بدورند و بدون ترس و واهمه از آنچه پيش خواهد آمد زندگي خواهند کرد. هر گونه ارتباط با اين گونه افراد شديدا توصيه ميشود.

آنچه در مورد افراد اين گروه بيش از همه جالب توجه است اين است که به شدت کمياب و غير قابل دسترس هستند در بين جمعيت ميليوني تهران تعدادي انگشت شمار بيش ديده نشده اند ...

تشخیص تیم ملی از روی قیافه

..... از کجا مي فهميد که کدام بازيکن ازکدام تيم است؟

فرض کنيد شما تماشاگر تلويزيوني يکي از بازيهاي جام جهاني هستيد.

و فرض کنيد تيم، پيراهن ملي اش را نپوشيده و يا شما پيراهن ملي تيم ها را نمي شناسيد.

و فرض کنيد روي صفحه تلويزيون ننوشته است که کدام تيم با کدام تيم بازي مي کند.

و فرض کنيد صداي تلويزيون خراب است يا بازي به زبان چين باستان گزارش مي شود.

با اين فرضيات شما با ديدن چند دقيقه از بازي چگونه مي توانيد تشخيص دهيد که تيمي که بازي مي کند، متعلق به کدام کشور است؟


اسم اعضاي تيم چيست؟



به اسم بازيکن که روي پيراهنش نوشته توجه مي کنيم، اگر اسم عربي يا آفريقايي داشت مي فهميم تيم فرانسه مشغول بازي است.


رنگ موي بازيکنان چه رنگي است؟



به رنگ موهاي بازيکنان نگاه مي کنيم، اگر بيش از نيمي از بازيکنان رنگ موي شان قرمز يا زرد يا نارنجي يا سبز بود، مي فهميم کره جنوبي مشغول بازي است.


از طريق قيافه شناسي



به قيافه ها توجه مي کنيم، اگر نوع قيافه بازيکنان شبيه روستائيان اطراف اردبيل يا آنکارا بود، مي فهميم تيم سوئيس مشغول بازي است.


دور مي زنند، مي چرخند، مي خندند



به بازيکنان توجه مي کنيم، اگر بازيکن جلوي دروازه خالي قرار داشت، اما توپ را توي گل نزد، بلکه برگشت و دفاع را دريبل زد و توپ را به گوشه زمين کشاند و کرنر گرفت، مي فهميم که تيم برزيل مشغول بازي است. براي اطمينان چند لحظه صبر کنيد، اگر بازيکن تيم لگد محکمي خورد و به جاي عصباني شدن خنديد، مطمئن شويد که تيم برزيل است، حتي اگر لباس تيم ايتاليا را پوشيده باشد.


مشغول چه ورزشي هستند؟



اگر به نظرتان آمد اين تيم اولين بار است که دارد فوتبال بازي مي کند و بازيکنانش کارهايي را مي کنند که معمولا در واترپولو يا بسکتبال يا راگبي يا گلف ديده مي شود، مي فهميم که تيم آمريکا در حال بازي است.


توپ، تانک، مسلسل، قطعا اثر دارد



اگر همزمان با بازي صداي انفجار و توپ و تانک آمد و از وسط تماشاگران شعله آتش بلند شد و يک آمبولانس از کنار زمين رد شد و بازي همچنان ادامه داشت، مي فهميم که تماشاگران انگليسي مشغول ابراز احساسات براي تيم ملي شان هستند، بنابراين تيم ملي انگلستان مشغول بازي است.


اين گروه خشن



اگر هر دو دقيقه يک بار بازيکنان دور داور جمع شدند و دسته جمعي مشغول اعتراض به داور و کتک زدن او شدند، مي فهميم تيم ترکيه مشغول بازي است.( اين موضوع مربوط به جام هاي قبلي و بعدي است.)


تف و فحش و احساسات



اگر ديديم که اعضاي تيم هر چند دقيقه يک بار تف مي اندازند، يکي از انگشت هاي شان را نشان تماشاگران و اعضاي تيم مقابل مي دهند، حالتي شبيه دادن فحش خواهر و مادر دارند، در هنگام اشتباه کردن موهاي خودشان را مي کشند و اگر گل نزنند گريه مي کنند و بعد از هشتاد دقيقه اشتباه کردن شانس مي آورند و بازي را مي برند، مي فهميم که تيم ايتاليا مشغول بازي است.


ضربه به لنگ و پاچها



گر ديديم که مربي شان برزيلي است و تکنيک شان مثل برزيلي هاست، مثل آنها دريبل مي زنند و مثل آنها به توپ ضربه مي زنند و مثل آنها جاگيري مي کنند و مثل آنها مي دوند، اما ضربه هاي شان به جاي توپ به ساق پاي بازيکنان مي خورد، مي فهميم که با تيم بحرين يا عربستان يا کويت طرف هستيم.


برزيل مخفي ها



اگر ديديم که مثل برزيلي ها بازي مي کنند و مثل برزيلي ها پيروز مي شوند، اما هيچ کدام از اعضاي تيم شان شناخته شده نيستند، مي فهميم تيم اسپانيا مشغول بازي است.


اگر گورباچف نبود



اگر با ديدن بازي و رفتار و اسامي بازيکنان احساس کرديم که ياد تيم روسيه مي افتيم، مطمئن باشيد که مشغول تماشاي بازي تيم اوکراين هستيد.


مردان آهنين و مرمرين



اگر ديديم که يک تيم با قدرت بدني بالا، کار تيمي قوي، دونده، جنگجو، فداکار، زحمتکش، با قيافه هاي خشن و قد بلند، نود دقيقه محکم بازي مي کنند، اما مسابقه را مي بازند، مطمئن باشيد که مشغول تماشاي بازي لهستان هستيد.


چند رساله ورزشي



اگر اسم بازيکنان ما را به ياد تاريخ فلسفه و قيافه بازيکنان ما را به ياد ميکل آنژ انداخت، و اعضاي تيم ده دقيقه مثل آلمان با قدرت بازي مي کردند، اما ده دقيقه بعد مثل تيم مالديو دست و پاي شان توي هم مي پيچد، مطمئن باشيد با تيم يونان طرف هستيد.


شورش با دليل براي هيچ



اگر تيمي را ديديد که هم قدرت خوبي داشت، هم سرعت خوبي داشت و هم تکنيک بالايي داشت، فقط گل نمي زد، مطمئن باشيد با تيم کروواسي طرف هستيد.


شناخت تيم از طريق دستکش



اگر در تمام مدت بازي فقط دروازه بان تيم را مشغول دفاع از دروازه ديديد، مشغول ديدن تيم ترينيداد و توباگو هستيد.


بابا اينا ديگه کي ان؟



اگر با ديدن قيافه هر يازده بازيکن احساس گل خوردن به شما دست داد، مطمئن باشيد که داريد بازي تيم پرتقال را تماشا مي کنيد.


دودورو دود، دام دام



اگر ديديد که بازيکن تيم به جاي اينکه روي نيمکت ذخيره نشسته باشد و استراحت کند، وسط دروازه نشسته است و بازيکن ديگر به جاي اينکه جلوي دروازه حريف بدود، مثل دروازه بان تيم مشغول تماشاي بازي ديگران است، مي فهميم که با تيم ملي ايران طرف هستيم
طرز ترک دادن شوهر سیگاری 100 درصد عملی:
از زبان خانومی که شوهرشو ترک داده: من بعد از خوندن صحبتهای معاون سلامت تصمیم به وادار كردن شوهرم به ترك سیگار كردم و بسرعت برگه‌ای برداشتم و مطالب زیر رو در اون نوشتم و به در یخچال چسبوندم. از امروز تصمیم گرفتم تو رو به ترك سیگار وادار كنم و به همین خاطر قوانین زیر از همین الآن در خانه لازم‌ الاجرا می‌باشد:

قانون شماره 1:

هر روزی كه لباسهات بوی سیگار بده به یكی از مجازاتهای زیر (البته به انتخاب خودت) محكوم می‌شوی:

*شستن ظرفهای ناهار و شام
*خوردن هفت هشت ضربه ملاقه به سرت
*دعوت مامانم اینا و داداشم اینا برای صرف ناهار(كه به احتمال 99 درصد برای صرف شام هم می‌مونند!)

تبصره: البته مورد شماره 1 انحرافیه و نمی‌تونی اون رو انتخاب كنی، چون تو این كار رو نه به عنوان مجازات بلكه به این خاطر كه وظیفه‌ات است هر روز انجام می‌دی!!

قانون شماره 2:

اگه توی جیبت كبریت یا سیگار پیدا كنم، یكی از چهار عمل زیر رو باز هم به انتخاب خودت عملی می‌كنم:

*قهر می‌كنم میرم خونه مامانم اینا و بعد از ده روز و پس از یه عالمه منت كشی برمی‌گردم خونه.
*یك گردنبند، دستبند، النگو و یا یك مورد مشابه اینا به انتخاب خودم باید برام بخری!!
*خودت بگو با ملاقه بزنم یا كفگیر؟!
*با همون كبریت و به كمك مقداری مواد آتش‌زا تنبیهت می‌كنم.

تبصره: خودت می‌دونی من از این سوسول بازیها خوشم نمی‌آد پس گزینه اول منتفیه، دیگه هم حوصله زدن با ملاقه تو سرت رو ندارم، چون همه ملاقه‌ها و كفگیرام كج و كنجول شدن و دیگه حیفم می‌آد وسایل آشپزخونه رو خراب كنم، گزینه آخری هم وجدانی خیلی خشونت داره و به علت این كه بچه‌مون هفت سالشه و دیدن این صحنه‌ها برای بچه‌های زیر 12 سال مناسب نیست این گزینه رو هم نمی‌تونی انتخاب كنی، پس فقط می‌مونه گزینه دوم...!!

قانون شماره 3:

در صورتی كه یقین حاصل كنم سیگار رو ترك كردی، می‌تونی یكی از موارد زیر رو به عنوان جایزه انتخاب كنی:

*به مدت 24 ساعت از شستن ظرف، لباس و... هرگونه انجام كار در خانه معاف باشی.
*به عنوان تلافی این چند سال و چند هزار ضربه ملاقه، تو هم یك بار با ملاقه بزنی تو سرم!

تبصره: گزینه اول الكیه و نمی‌تونی انتخابش كنی، چون می‌ترسم بد‌عادت بشی و تنبل و تن پرور بار بیآی!! اگه هم جرأت داری گزینه دوم رو انتخاب كن!!

"با تشكر، همسر مهربان و دلسوزت"
- بازم همون خانومه: شوهرم بعد یك هفته به این نتیجه رسید به نفعشه سیگار رو ترك كنه! (چون با سر بانداژ شده باید از خونه بیرون می‌رفت و جیبش شده بود پر چک برگشتی)

لیلی و مجنون


پیامک زد شبی لیـــلی به مجنـــون

که هروقت آمـــدی از خـــانه بیرون


بیــــــاور مدرک تحصیــــــــلی ات را

گواهیــــــــنامه ی پی اچ دی ات را


پـــــــــدر بایــد ببیــــــند دکتـــــرایت

زمانــــــه بد شده ،ای جان فـــدایت


دعـــا کن مدرکت جعـــــــلی نباشد

زدانشـــــــــگاه هاوایــــــی نبــاشد


وگرنــــــــه وای بر احــوالت ای مرد

که بابایم بگیــــــــــرد حالت ای مرد


چو مجنون این پیامک خواند وا رفت

به سوی دشت و صحرا کله پا رفت


اس ام اس زد از آنجــــا سوی لیلی

که می خواهــــــم ترا قـــــدّ تریلی


دلـــم در دام عشقت بی قرار است

ولیـــــــــکن مدرکم بی اعتبار است


شده از فاکسفورد این دکترا فاکس

مقــصر هست در این ماجرا فاکس


چه ســنگین است بار این جـــدایی

امان از دست این مــــدرک گرایـــی

آزمون دانشگاه آزاد


لطفاً به سوالات زیر با دقت و مداد پاسخ دهید:

◄ اگر شما، هم دانشگاه آزاد قبول شوید و هم دولتی، کدام را انتخاب می کنید؟

- آزاد

- آزاد- آزاد

- آکسفورد

◄ چرا شهریه دانشگاه آزاد، زیاد است؟

- چون باید باشد

- باید باشد چون

- چون باشد باید

- هر دو مورد!

◄ کاشف دانشگاه آزاد کیست؟

- آقای جاسبی

- آقای جاثبی

- آقای جاصبی

- استاد اسدی

◄ سطح علمی دانشگاه آزاد را چگونه ارزیابی می کنید؟

- خوب

- خیلی خوب

- بسیار خوب

- عالی

- خیلی عالی

- بسیار عالی

- فوق العاده

- توپ

- مشتی

- بابا تو دیگه کی هستی؟!

◄ مهم ترین معضل کنونی دانشگاه آزاد چیست؟

- فرار مغزها

- معضل کنونی

- تحقیق و تفحص

- ریزش مو

◄ اگر یک روز آقای جاسبی را از نزدیک ببینید، به ایشان چه می گویید؟

- سلام-

از شدت شوق به گریه می افتم و زبانم بند می آید

- جیم جمالتو جاسبی

- همه بود آرزویم که ببینم از تو رویی

◄ دانشگاه آزاد، در کدام یک از مکان های زیر شعبه ندارد؟

- شوت آباد

- قشنگ دره

- جهنم

- هیچ کدام

◄ دانشگاه آزاد برای پول ما . . . . دوخته است.

- کفن

- دامن کلوش

- کیسه

- زیر شلواری راه راه

◄ خوشمزه ترین غذای سلف دانشگاه آزاد چیست؟

- خورشت گربه سبزی

- فضله موش پلو

- ناهار

- غذای رییس دانشگاه

◄ وضعیت فرهنگی در دانشگاه آزاد . . . .- خوب است.

- سلام می رساند.

- شما چطوری؟

- دیگه چه خبر؟

◄ دانشگاه آزاد چند بخش است؟

- 5

- 4

- 7

- 6

◄ آرزوی یک پدر کارمند با دو فرزند در حال تحصیل در دانشگاه آزاد چیست؟
- کاش شهریه ها بیشتر شود.

- کاش کمرم زیر بار هزینه های تحصیل فرزندانم بشکند.

- کاش بچه ی بعدی هم دانشگاه آزاد قبول شود.

- کاش . . .

در پایان از شما درخواست می شود که در این قسمت ( ......) چیزی ننویسید.

با تشکر

چت


شدم با چت اسیر و مبتلایش

شبا پیغام می دادم از برایش

به من می گفت هیجده ساله هستم

تو اسمت را بگو، من هاله هستم

بگفتم اسم من هم هست فرهاد

ز دست عاشقی صد داد و بیداد

بگفت هاله ز موهای کمندش

کمـــان ِابــروان ، قــد بلنــدش

بگفت چشمان من خیلی فریبا

ستز صورت هم نگو البته زیباست

ندیده عاشق زارش شدم من

اسیرش گشته بیمارش شدم من

ز بس هرشب به او چت می نمودم

به او من کم کم عادت می نمودم

در او دیدم تمام آرزوهام

که باشد همسر و امید فردام

برای دیدنش بی تاب بودم

ز فکرش بی خور و بی خواب بودم

به خود گفتم که وقت آن رسیده

که بینم چهره ی آن نور دیده

به او گفتم که قصدم دیدن توست

زمان دیدن و بوییدن توست

ز رویارویی ام او طفره می رفته

راسان بود او از دیدنم سخت

خلاصه راضی اش کردم به اجبار

گرفتم روز بعدش وقت دیدار

رسید از راه، وقت و روز موعو

دزدم از خانه بیرون اندکی زود

چو دیدم چهره اش قلبم فرو ریخت

تو گویی اژدهایی بر من آویخت

به جای هاله ی ناز و فریبا

بدیدم زشت رویی بود آنجا

ندیدم من اثر از قـــد رعنـــاکمـــان

ِابــرو و چشم فریبـــا

مسن تر بود او از مادر من

بشد صد خاک عالم بر سر من

ز ترس و وحشتم از هوش رفتم

از آن ماتم کده مدهوش رفتم

به خود چون آمدم، دیدم که او نیستد

گر آن هاله ي بی چشم و رو نیست

به خود لعنت فرستادم که دیگرنیابم

با چت از بهر خود همسر
بگفتم سرگذشتم را به "شاعر"به شعر آورد او هم آنچه بشنید

که تا گیريد از آن درسي به عبرتسرانجامی نـدارد قصّه ی چت

مزایای بد حجابی


۱- تغییر کاربری دستمال سفره و دم کنی به روسری و صرفه جویی در پول و پارچه

۲- بچه مطرح شدن خروس و دارکوب به علت مد شدن مدل موی خروسی و بالا رفتن قیمت خروس در حد گاو

۳- بالا رفتن بی سابقه فروش گن های لاغری سونا بلت در حد کمپانی مایکروسافتبه علت پوشیدن مانتوهای بدن نما و خوش هیکل بودن ۹۰٪ دخترای ایرانی (روم به دیوار مورچه خاک به گور)

۴- تولید نیروی برق و الکتریسیته و از راه اشعه تولید شده زلف دختران ایرانی در حد نیروگاه بوشهر

۵- قوی شدن چشم مردان ایرانی در حد تلسکوپ و گسترش زبان فارسی خصوصا این ضرب المثل «یه نگاه که حلاله»

۶- کاهش نرخ بیکاری افراد شاغل در شغل های شریف خفاش شب..عنکبوت. .اتو زنی..تاکسی مرسی..مدیریت خانه عفاف....

۷- ایجاد بازار کار برای دختران ایرانی به عنوان حوری در بهشت و دوبی

۸- پیداش شدن خیلی میلیون جنیفر لوپز که استعداد انها سالها زیر مانتوی گشاد هدر میرفت

۹- افزایش فروش انواع گریس و متعلقات به علت نیاز دختران برای پوشیدن و درآوردن مانتوهای چسبان

۱۰- پیدا شدن دو نقطه برجستگی جدید اضافه بر برجستگیهای قبلی دختران ایرانی نظیر دانشگاه و آشپزی

۱۱- تکامل چشم مردان ایرانی و قابلیت چرخش در ۳۶۰ درجه برای دید زدن حداکثر

روابط ریاضی مردها و زن ها

رياضيات خريد:
مرد براي جنس هزار تومانی حاضر هست تا دو هزار تومان بپردازد زيرا به آن نياز دارد
زن براي جنس دوهزار تومانی بيش از هزار تومان نمي پردازد و تازه به آن نيازي هم ندارد
معادلات و آماره

ايک زن نسبت به آينده خود نگران است تا آنکه شوهر گير بياورد
يک مرد هرگز نسبت به آينده خود نگران نيست مگر آنکه زن بگيرد
يک مرد موفق کسي است که بيشتر از آنکه زنش بتواند خرج کند پول دراورد
يک زن موفق کسي است که بتواند يک چنين مردي را به تور بزند
خوشبختي

زن براي آنکه با مردي احساس خوشبختي کند بايد او را به ميزان زيادي درک کند و مقدار کمي هم دوست داشته باشد
مرد براي آنکه با زني احساس خوشبختي کند بايد او را به ميزان زيادي دوست داشته باشد ولي هيچ وقت در صدد درک او بر نيايد
حافظه

هر مرد متاهلي بايد اشتباهات خويش را بدست فراموشي بسپارد زيرا دليلي ندارد دو نفر يک چيز واحد را به ياد داشته باشند
تکنيک مباحثه

يک زن در هر مباحثه اي حرف آخر را مي زندهر چيزي که مرد بعد از آن حرف آخر بر زبان آورد ، خود سر آغاز مباحثه جديد ديگري

زن های مدل رایانه


زن مدل هارد ديسک:
همه چي يادش مي‌مونه، تا ابد!
زن مدل رم:
از دل برود هر آن که از ديده برفت!
زن مدل ويندوز:
همه مي‌دونن که هيچ کاري رو درست انجام نمي‌ده، ولي کسي نمي‌تونه بدون اون سر کنه!
زن مدل اکسل:
مي‌گن خيلي هنرها داره ولي شما فقط براي چهار نياز اصلي‌تون ازش استفاده مي‌کنين!
زن مدل اسکرين سيور:
به هيچ دردي نمي‌خوره ولي حداقل حوصله آدم باهاش سر نمي‌ره!
زن مدل سروِر:
هر وقت لازمش دارين مشغوله!
زن مدل مولتي‌مديا:
کاري مي‌کنه که چيزهاي وحشتناک هم خوشگل بشن!
زن مدل سي‌دي درايو:
هي تندتر و تندتر مي‌شه!
زن مدل ئي‌ميل:
از هر ده‌تا چيزي که مي‌گه، هشت‌تاش بي‌خوده!زن مدل ويروس:
به نام «عيال» هم معروفه. وقتي که انتظارش رو ندارين، از راه مي‌رسه، خودش رو نصب مي‌کنه و از همه منابعتون استفاده مي‌کنه. اگر سعي کنين پاکش کنين، يک چيزي رو از دست مي‌دين، اگه هم سعي نکنين پاکش کنين! دار و ندارتون رو از دست مي‌دين

اگه سوالات زیر رو از شما بپرسن چه جوابی می دید؟


1 - بهترين دوست براي هر انساني چه چيزي مي باشد ؟!

الف ) دوست ناباب!

ب ) دوست مايه دار و ولخرج!

ج ) دوستي كه در تمام زمينه ها بتواند براي شما نقش «بند پ» را به خوبي ايفا كند!

د ) كتاب

2 -آخرين كتابي كه مطالعه كرديد چه كتابي بود و چرا؟!

الف ) كتاب فارسي اول دبستان، به جهت شوق فراوان به دانستن و كسب علم و كشف اسرار طبيعت!

ب ) كتاب فيزيك كوانتوم، مي خواستم بدانم پس از برخورد سيب از بالاي درخت با سر جناب نيوتن خداي نا كرده صدمه اي به سر ايشان وارد شده است يا خير!

ج ) كتاب فلسفه خلقت در ماوراي وجود مابعدالطبيعه، زيرا مي خواستم بدانم انسان در بدو خلقت از چه نوع خاكي خلق شده است كه در هنگام استحمام كردن تبديل به گل نمي شود!

د ) يك كتابي بود كه فقط شكلك داشت، يك بزي در حال پرش بود، يك عمله بيل به دست بود، يكيش گاو بود، يك يارو با دوچرخه مي رفت، يكي هم علامت تعجب بود، چون مي خواستم گواهينامه پايه يك تراكتور بگيرم!

3 -شما در طول هفته چند جلد كتاب مطالعه مي كنيد ؟!

الف ) من در طول هفته از پشت ويترين كتابفروشي ها روي جلد بيش از 100 كتاب را مطالعه مي كنم و مي روم!

ب ) در طول هفته هاي عادي هيچ جلد، ولي شبهاي امتحان پايان ترم چندين جلد كتاب را به طور فشرده مطالعه مي كنم!

ج ) من حدود تقريباً مي شه گفت چيزي نزديك به بيش از شايد، چيزه دقيقش رو نمي دونم!

د ) ها ؟!كتاب چيه ؟!

4 -كدام يك از كتابهاي داستاني كه مطالعه كرديد، تأثير بيشتري روي شما داشته است ؟!

الف ) كتاب هاچ زنبور عسل - از وقتي كه آن را خواندم، هر جا زنبوري را مي بينم از او مي پرسم شما مادر هاچ نيستيد ؟!اگه نيستيد مادر هاچ را نديده ايد؟!ولي همه آنها با گفتن واژه «ويز» و يا فرو كردن نيششان روي نوك بيني ام از وجود او اظهار بي اطلاعي مي كنند!

ب ) داستان جك و لوبياي سحرآميز - باعث شد من خودرو ام را با 3 عدد لوبيا چشم بلبلي عوض كنم، ولي گويا لوبيا ها «MADE IN CHINA» بوده چون فرداش كه از خواب بيدار شدم ديدم آقا غوله ديشب آمده و كل اثاث منزلم را با خودش برده است!

ج ) كتاب سفر به اعماق زمين - الان حدود يك سال و 3 ماهه كه دارم كف حياط منزلم را زير و رو مي كنم و مي روم پايين، ولي تا حالا فقط كرم و مورچه و سوسك و هزارپا ديدم، نمي دانم چقدر ديگه بايد بكنم تا به دايناسورها و موجودات ماقبل تاريخ برسم!

د ) داستان چوپان دروغگو و ريز علي خواجوي و پتروس فداكار توأمان - وقتي گر-به گله ام زد و كسي حرفم را باور نكرد، به روي ريل قطار رفتم تا با انگشت جلوي قطار را بگيرم كه كمكم كنند، ولي قطار از روي من و گله رد شد و همه دسته جمعي نفله شديم!

5 -اگر شما روزي يك نويسنده چيره دست شويد، ترجيح مي دهيد براي كدام قشر از افراد جامعه كتاب بنويسيد ؟!

الف ) قشر بي سواد جامعه!

ب ) براي كودكان 1 تا 2 ساله!

ج ) افراد داراي مشكلات روحي- رواني ساكن در بيمارستانهاي رواني!

د ) افرادي كه از كتاب صرفاً به جهت پركردن كتابخانه شخصي شان بهره مي برند و به هيچ عنوان آن را نمي خوانند و معتقدند كتاب كلاس داره!

6 -آخرين بار، كي و به چه دليل به كتابخانه رفتيد ؟!

الف ) هفته پيش - در خيابان مشغول راه رفتن بودم كه ناگهان بلانسبت بشدت نياز به رفع حاجت پيدا كردم كه البته يك كتابخانه در آن نزديكي ها بود و من از سرويس بهداشتي آن بهره بردم!

ب ) دو روز پيش - هواباراني بود، ديدم در يك كتابخانه باز است رفتم داخل نشستم تا باران بند آمد بعد رفتم دنبال كارم!

ج ) دوشنبه هفته پيش - طي مشاجره لفظي و فيزيكي با همسرم و پرتاب شدنم به بيرون از منزل، به كتابخانه محل پناه بردم تا زماني كه خشم همسرم فروكش كرد و من را به منزل راه داد!

د ) هرروز به كتابخانه مي روم - هيچ لذتي در دنيا به اندازه خوابيدن در فضاي آكنده از سكوت كتابخانه نيست!

جایگاه زن در اسلام

حاجی داشت دست نماز می گرفت و در فکر مصالح مملکت بود.
رینگ، جینگ، ونگ، رانگ، نینگ، دانگ ... (صدای موسیقی که از تلوزیون پخش می شود)
حاجی: محمد جان بابا، پاشو تا نماز بخونیم.
محمد (فرزند 6 ساله حاجی): بابا یه سوال بپرسم بعد نمار بخونیم؟
حاجی: نه بابا، باشه بعد از نماز، همیشه اول نماز.
محمد: باشه.
زن حاجی: حاجی نه شروع کنی نماز ها، بیا اول نهار بخورید. من کار دارم، بعد نماز بخونید.
حاجی: چشم حاج خانوم. خوب بابا چی می خواستی بپرسی؟
محمد: چرا این گلدون های خونه ما آهنگ نمی زنن؟
حاجی با نگرانی: بیا اینجا ببینم، صبحانه چی خوردی؟ تو کوچه کسی چیزی نداد بخوری؟ سر درد داری؟
محمد: نه، من خوبم. اما آخه تو تلوزیون همیشه وقتی آهنگ زنده پخش می شه، گلدون نشون می ده و می نویسه " نوازنده: .... " !حاجی: خوب؟
محمد: ... من می گم چرا گلدون های ما سنتور و تار نمی زنن. تازه این گلدون که واسه افتخاری ساز میزد هم عوض شده جدیداً درخت جاش نشون می ده.
حاجی: بابا این گلدون ها که خودشون آهنگ نمی زنن، نوازنده می زنه، بعد این گلدون را به ما نشان می دن.
محمد: چرا خودش رو نشون نمی دن؟
حاجی: بابا صلاح مملکت نیست. این سوال را دیگه از کسی نپرسی ها. خصوصاً از عمو سید که میاد. وگرنه خدا اون دنیا می ده جبرئیل آمپولت بزنه !
محمد با ترس: چشم بابا.
حاجی: خانم محض احتیاط به این گلدون های توی حیاط چند روزی آب نده تا خشک بشن، می ترسم محمد به موسیقی علاقه مند بشه و ...

جغرافیای خانم ها!

اگر بخواهیم خانم ها را با جغرافیای جهان مقایسه کنیم چیزی می شود شبیه ادامه مطلب؛
در سنین ۱۵ - ۲۰ سالگی مثل افریقاست.نصف استعدادهاش شکوفا شده، نصفش هنوز دست نخوره است.
در سنین ۲۰ تا ۳۰ سالگی مثل امریکاست.همه استعدادهاش شکوفا شده و از هر نظری به تکامل رسیده.
در سنین ۳۰ تا ۳۵ سالگی مثل ژاپن و هند هست.خیلی خیلی خون گرم، باهوش و زیبا
در سنین ۳۵ تا ۴۰ سالگی مانند فرانسه است.بعد از جنگ نصفش خراب شده، اما هنوز جذاب
در سنین ۴۰ تا ۵۰ سالگی مانند آلمان است.جنگ رو باخته ولی هنوز به آینده امیدواره.
در سنین ۵۰ تا ۶۰ سالگی مانند روسیه است.گشاده رو و آرام است ولی کمتر کسی اشتیاق رفتن به نزدش را دارد.
در سنین ۶۰ تا ۷۰ سالگی مانند انگلیس است.با گذشته خاطرات درخشان اما بدون آینده روشن.
بعد از ۷۰ مثل سیبری است.همه می دونند کجاست، ولی کسی حاضر نیست به نزدش بره!
نکته: خانم های ایرانی از ۳۰ سال پیرتر نمی شوند.

ازدواج دانشجویی


همان‌طور که می‌دانید ازدواج بر سه قسم است:
ازدواج موقت
ازدواج دائم
ازدواج دانشجویی!!!
در این نوشتار می‌خواهیم راه‌های یک ازدواج موفق دانشجویی را مورد بررسی قرار دهیم. ازدواج دانشجویی از سه کلمه‌ی ازدواج + دانشجو + یی تشکیل شده است!!
در لغت‌نامه این کلمات این گونه تفسیر شده است:

ازدواج
2 تا شدن، قاطی مرغ‌ها رفتن، از دست رفتن! از پا افتادن! کاری است خوب که من آن را خیلی دوست می‌دارم!


دانشجو
نام چیزی است که این روز ها همه هستند! ، بلاتشبیه به تلفن همراه که همه دارند. انسان علاف از نوع با کلاسش را گویند!!
یی
چنین کلمه ای هنوز کشف نشده است !
اولین و آسان‌ترین راه برای ازدواج دانشجویی مایه‌دار بودن است. اگر خودتان مایه‌دار نیستید لااقل سعی کنید پدرتان مایه‌دار باشد. اصولا اگر مایه دارید دیگر لازم نیست ادامه این مطلب را بخوانید. پاشید برید ازدواج دانشجووییتوونو بکنید! در این موارد بهتر است اول مزدوج شده و سپس دانشجوو شوید تا مدرکی که می خواهید بگیرید (بخرید!) مطابق میل دوشیزه عروس خانم باشد !!


اگر هم مایه دار نیستید خب چه کارتون کنم بشینید صبح تا شب درس بخونید تا کنکور قبول شده و نمونه یک انسان موفق شوید تا به شما هم بگویند چه پیامی برای هم سن و سال های خودت داری!!؟


برای توفیق در امر ازدواج دانشجویی بهتر است سعی کنید در دانشگاه آزاد قبول شوید تا وقت بیشتری برای انجام این کار های فوق برنامه!! و غیر درسی داشته باشید!!


قبولی در دانشگاه شریف به هیچ عنوان توصیه نمی شود! قبولی در این دانشگاه به هر انگیزه ای غیر از درس شما را به یک جوان ناکام تبدیل خواهد نمود!


بله همکارانم به من اشاره می کنند لحظاتی قبل کلنگ احداث شش تا دانشگاه آزاد دیگر به زمین زده شد تا شما جوانان عزیز راحت تر ازدواج دانشجویی نموده و مدارج علمی را ترقی نمایید!! (تو همین فاصله شد دوازده تا !!)


سعی کنید در انتخاب رشته به رشته هایی علاقمند باشید که بیشتر ظرفیت آن را جنس مخالفتان تشکیل می دهند! (مثلا" نسبت 59 به یک از ضریب اطمینان بالایی برخوردار است!!) در غیر این صورت نگران نباشید انواع و اقسام انجمن ها ی علمی و کانون هاو تشکل هاو هلال احمر و گروه سرود !


و ... شما را به سر منزل مقصودتان می رساند! اگر دخترید سعی کنید جزوه های درسی تان را خوش خط و خوانا بنویسید!!

اگر هم پسرید که اصلا" لازم نیست جزوه بنویسید ! چون همان طور که می دانید خوبیت ندارد یک دختر از یک پسر جزوه بگیرد!! مردم چی می گن؟ مثل خواستگاری دختر از پسر که عرف نیست !!


نکته مهم : خدا پدر و مادر گوتنبرگ را قرین رحمت نماید!!


اصلا" از ایجاد آشنایی نترسید و همیشه سعی کنید برای شروع آشنایی دنبال یک بهانه خوب باشید. خجالت نکشید ، برید جلو و با شهامت حرفتون رو بزنید.پسر:سلام خانم ! ببخشید می شه با من از دواج کنید!
بووووووووووووووومب!!

کات آقا! کات ! پسره ی اوشکول من گفتم ایجاد آشنایی! نگفتم زرت بری بگی ازدواج که!!

خب می گفتیم...

بلوتوث خود را همیشه در محیط کلاس روشن بگذارید!


سر جلسه امتحان از هرگونه کمک فکری به غیر هم جنسان خود دریغ نکنید! البته به شرطی که نیتتان خیر باشد در غیر این صورت من هیچ مسئولیتی را به عهده نمی گیرم.


فراموش نکنید نشستن در راهرو های دانشگاه آن هم به سبک سنتی ، به شما انگیزه های زیادی برای ازدواج های!! دانشجویی خواهد داد!


به هر حال اگر از آن دسته از دانشجو هایی هستید که ازدواج دانشجویی کرده اید ، بهتون تسلیت می گم! اگر هم هنووز مجردید برید ازدواج دانشجویی کنید دیر می شه ها!!